تکنیک هایی برای گشودن مسائل در کسب و کار
به گزارش وبلاگ چارگون، برگزاری جلسات مشکل گشایی برترین روش برای استفاده از خرد جمعی در حل مسائل است. این نوع مشکل گشایی موجب شکل گیری توانایی بدیهه پردازی (توانایی فراوری آسان و سریع تعداد زیادی ایده ناب و اصیل) و انعطاف پذیری گروهی (توانایی کنار آمدن با انواع مختلفی از دیدگاه ها و ایده ها) می گردد. به طور کلی، برای پیروز بودن در مرحله مشکل گشایی، یک تیم کاری حرفه ای باید چهار اصل کلیدی را مدنظر قرار داد، پس در ادامه با خبرنگاران همراه باشید.
- اعضای تیم را تشویق کرد تا به ایده های دیگران توجه ویژه نمایند.
- از قضاوت عجولانه و سریع در خصوص ایده ها، حتی ایده های بی معنی اجتناب کرد. حتی بدترین ایده مطرح شده در گروه نیز باید تشویق گردد.
- تمرکز بر بحث و تبادل نظرهای درون گروه را باید در یک زمان تعیین روی موضوعی خاصی داشت و از پراکنده گویی پرهیز کرد.
- توجه مشکل گشایی را به موضوعات و مسائل واقعی که گروه در پی حل آن است، افزایش داد.
تکنیک های مشکل گشایی در چهار مقوله کلی طبقه بندی می گردد: تصویر، تحقیق، تطبیق و تجربه.
تصویر: در این روش از اعضای گروه درخواست می گردد تا در تصورات خود یک راهکار ایده آل و بلندمدت برای رفع ساختن یک مشکل پیدا نموده و وسایل دستیابی به هدف را تعیین سازند. ایده پیشنهادی آنها باید فارغ از قید و بندهای فکری موجود بوده و حاصل تفکر خلاقانه و نوآورانه آنها باشد. شما به عنوان مدیر باید اعضای تیم تان را تشویق نموده تا جور دیگر به قضیه بنگرند و از خود سوال نمایند که اگر پول، زمان و منابع موردنیاز برای اجرای ایده آنها فراهم باشد، آیا اجرایی شدن آن ایده، آینده مطلوبی دارند یا خیر؟
تحقیق: با استفاده از تصورات ذهنی در قالب نهادها، قیاس ها و استعاره ها به جست وجوی عمیق در میان گزینه های بالقوه مطلوب و ناب بپردازید. به عنوان نمونه، چنانچه گروه شما کوشش دارد تا یک خدمت مشتری پسند و نوآورانه تازه عرضه کند، شما می توانید از اعضای گروه سوال کنید: اگر خدمتی که قرار است ما به مشتری عرضه کنیم، یک آهنگ یا موسیقی باشد، چه آهنگی از نظر شما برای مشتری هایمان ایده آل و رویایی به نظر می رسید؟
تطبیق: درحالی که در تکنیک تصویر، فرض بر این است که هیچ گونه محدودیتی در برابر ایده مورد نظر نیست، در تکنیک تطبیق کوشش می گردد تا با دیدی واقع بینانه و بر اساس شرایط و تکنولوژی های موجود عمل شده و ایده آل ها با واقعیت ها تطبیق داده شوند. مثلا اگرشما و تیم تان در یک شرکت نرم افزاری مشغول به فعالیت هستید که برنامه های موردنیاز طراحان گرافیک را طراحی می کند، یکی از راه های موثر برای تطبیق محصولات و خدمات عرضه شده به وسیله گروه شما عبارت است از نگریستن به آن محصولات و خدمات از دید مشتریان که همان طراحان گرافیک هستند و برشمردن نقاط ضعف و قوت آنها. بنابراین شما باید از اعضای تیم تان درخواست کنید خود به جای طراحان فکر نمایند و نظر بدهند.
تجربه: تکنیک تجربه شامل ترکیب سیستماتیک و قاعده مند عناصر فکری تیم شما در ابعاد مختلف و آزمایش محصول به دست آمده است. به عنوان مثال، فرض کنید که مالک یک کارواش در پی یک بازار تازه و توسعه بازارهای کنونی اش است. او پروژه اش را با لیست کردن پارامترهایی شروع می کند که شامل روش، مواد شوینده، تجهیزات و محصولات فروختنی می گردد. در زیر هر پارامتر، او لیستی از احتمالات موجود که به فکرش می رسد، می آورد: مثلا: اسپری، براق نماینده، خشک کن، برس و… یا در زیر پارامتر محصولات فروختنی می تواند نام هایی چون ماشین، خانه، لباس، موتور و دوچرخه و… را ذکر کند. جدول به دست آمده در نتیجه این یادداشت ها به او امکان داده تا احتمالات و گزینه های مربوط به کاسبی تازهش را در کنار هم قرار داده و سپس تصمیم بگیرد که کارش را مثلا با ارائه خدمت شست وشوی موتورسیکلت و دوچرخه با استفاده از وسایل موجود در کارواش مانند برس و خشک کن، توسعه دهد.
رهنمون هایی برای تسهیل جلسات مشکل گشایی
- همه راه حل ها و ایده ها را با آغوش باز پذیرا بوده و تا آنجا که می توانید قدرت تحمل ایده های عجیب و شاید مضحک را در خود افزایش دهید.
- شما این قابلیت را دارید، تعدادی از مشتریان خود و مشتریان رقبایتان را به جلسه دعوت کنید. به اطمینان برسید که همه امکانات و ملزومات جلسه را فراهم نموده اید، از قبیل نمودار، وایت برد الکترونیکی. میز جلسه را با کاغذ بپوشانید تا حاضرین در جلسه بتوانند نکاتی را روی آن یادداشت نموده یا شاید روی آن را خط خطی نمایند!
- به یاد داشته باشید که جلسات مشکل گشایی هنگامی موفقیت آمیز و مولد است که با مهارت تمام و زمینه سازی مناسب برگزار شوند.
- جذب نخستین ایده و گزینه ای که مطرح می گردد، نشوید. پیش از شروع مرحله ارزشیابی و اولویت بندی، تا آنجا که می توانید باید ایده های افراد گروه را جذب و دریافت کنید.